ژو یی فان، که به «امپراطور شیطانی» شهرت یافته بود، با تکیه بر کتاب باستانی پادشاه شیطان ـ یکی از نه راز افسانهای ـ به قدرتمندترین فرد روزگار بدل شد. اما این قدرت بیهمتا، او را به هدف بزرگان سرزمین مقدس تبدیل کرد؛ کسانی که در پی ربودن نیروی او بودند. در حالی که از پیروزی خود اطمینان داشت، خیانت یکی از شاگردانش سرنوشت را تغییر داد و به مرگش انجامید. با نابودی جسمش، همهچیز پایان نیافت؛ روح او در کالبد خدمتکاری به نام ژو فان بازگشت و داستانی تازه آغاز شد.